آنکه خرمن او سوخته است. کنایه از مفلس و بیمایه. آنکه مایه بباد داده است. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) : زآنکه هر بدبخت خرمن سوخته می نخواهد شمع کس افروخته. مولوی
آنکه خرمن او سوخته است. کنایه از مفلس و بیمایه. آنکه مایه بباد داده است. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) : زآنکه هر بدبخت خرمن سوخته می نخواهد شمع کس افروخته. مولوی
دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین، واقع در 15هزارگزی قزوین و چهارهزارگزی راه محمدآباد علم خانی. کوهستانی، معتدل. آب از چشمه و رود محلی. محصول آن غلات، بنشن، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و چوبداری. صنایع دستی قالی و جاجیم و جوراب بافی. راه آن مالرو و از محمدآباد علم خانی می توان ماشین برد. ساکنان از طایفۀ چگینی اند ولی تغییر مکان میکنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین، واقع در 15هزارگزی قزوین و چهارهزارگزی راه محمدآباد علم خانی. کوهستانی، معتدل. آب از چشمه و رود محلی. محصول آن غلات، بنشن، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و چوبداری. صنایع دستی قالی و جاجیم و جوراب بافی. راه آن مالرو و از محمدآباد علم خانی می توان ماشین برد. ساکنان از طایفۀ چگینی اند ولی تغییر مکان میکنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)